فردا و فرداها از آن من است.
دیر زمانیست که با خودم خلوت کردم.........
خلوتی که جز خودم کسی از آن با خبر نیست.
باورها و حرفهایم برای همه بوی نا امیدی میدهد در حالیکه من شدیداً امیدوارم.
حس میکنم که هر روز حس جدیدی رو دارم در خودم کشف میکنم
حسی که من رو بیش ازپیش عاشق و شیفته خودم میکنه.
حتی خوابم،خوردنم،کارکردنم و .... همه و همه از درونم ناشی میشه.
دوست ندرام که در کارم خیانت کنم.هر خیانتی خیانت به خودم محسوب میشه
چه این خیانت در کار باشه ،چه در دوستی و چه در سایر امور.
من راستی را باور خود نهادم و بر مبنای آن حرکت کرده و خواهم کرد
زمانی بود که حس میکردم که موج نفرت نسبت به برخی افراد درمن وجود دارد اما امروز دریافتم که نفرت با من بیگانه است.
من یاد گرفتم افراد را آنطور که هستند بپذیرم و سعی نمایم تا متناسب با خصوصیات هر فردی رفتار کنم.
آموختم که سعی در تغییر کسی نداشته باشم چرا که آب در هاون کوبیدن است .
بلکه سعی نمایم تا با سیاست و آرامش با همه و در کنار همه رسالتهای خویش را انجام دهم.
فردا و فرداها از آن من است.
کمی صبر،کمی پشتکار و صیقل روحم از بدیها و حرکت به خوبیها من را ترفیع خواهد داد.